آموزش سخنرانی و فن بیان

مقالات آموزشی در زمینه روانشناسی و آموزش سخنرانی

آموزش سخنرانی و فن بیان

مقالات آموزشی در زمینه روانشناسی و آموزش سخنرانی

مرز بین کار و زندگی،کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟

اگر غرق کارتان هستید، این کار به راحتی می‌تواند باعث نابودی هویت شما شود؛ به خصوص اگر شغلتان پرزحمت است و نیاز به سرعت عمل دارد؛ مثلا خودتان را در حالی می‌یابید که ساعت‌هاست ایمیلتان را بررسی می‌کردید و در تمام این مدت به کار فکر کرده‌اید یا خودتان را در حالی می‌یابید که با یک لپ‌تاب در رخت‌خوابتان به خواب فرو رفته‌اید. کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟ مرز بین کار و زندگی باید مشخص باشد.

همچنین زمانی که پولتان را سرمایه‌گذاری کرده‌اید، کار به‌راحتی می‌تواند باعث نابودی هویت شما شود. مطالعات نشان داده که برخی بخاطر حفظ موقعیت مالی‌شان باید کار را در اولویت قرار می‌دادند، زیرا تصور می‌کنند «همیشه فرد مشتاقی وجود دارد که بخواهد موقعیت آن‌ها را تصاحب کند».

جوانان حرفه‎ای عادت کرده‌اند با کار کردن خودشان را تخلیه احساسی کنند که این امر باعث می‌شود هیچ انرژی نداشته باشند که به‌قرار گذاشتن، سرگرمی، دوستی و هر چیز دیگری اختصاص بدهند.

برای بسیاری از مردم، کار و اضافه‌کاری راحت است. آنچه راحت نیست، چیزی است که آن‌طرف دیوارهای اداره قرار داد. زیرا در اداره مراحل، ساختارها، سامانه‌ها و اهداف روشن و واضح وجود دارند، اما دیگر قسمت‌های زندگی این‌طور نیستند و از کتاب قواعد پیروی نمی‌کنند.

پیش از اینکه برای اولین بار قرار ملاقات نگذاشته‌اید، نمی‌توانید انتظار داشته باشید تعداد بی‌شماری از آن‌ها پیش بیاید؛ و تا وقتی‌که مادرتان نتواند شما را «گیر بیاورد» و بفهمد چه انتظاری از او دارید، فهرستی از تماس‌های بی‌پاسخ از سمت او نمی‌آید. زمانی که همه‌ی توان تحمل شما صرف کار در طول روز شده، زندگی خاکستری‌تر و تیره‌تر و حتی ترسناک است.

اما اگر اجازه دهید کارتان هویت شما را تعریف کند، مشکل‌ساز می‌شود. باید به درک این موضوع برسید که کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟ مرز بین کار و زندگی را مشخص کنید.


وقتی مردم شور و احساس خود را تقویت نکنند، از احساس خفت نسبت به خود، افسردگی و از یک نوع حس پوچی خبر می‌دهند.

اما اوضاع نباید اینگونه بماند. در ادامه شما روش‌هایی را می‌یابید که به شما کمک می‌کند بفهمید بیرون از کار، براستی چه آدمی هستید؛ به زندگی خود ثروتی ببخشید که پر از چیزهای آگاه‌کننده، تعلیم‌دهنده، هیجان‌انگیز و تسلی‌بخش است.

ارتباط در کار

در شهرتان گردش کنید.

یک روانشناس بالینی و بنیانگذار درمان آنلاین که تخصص او در کمک به افراد پویا، باهوش، کوشا و پرمشغله است تا از طریق درمان آنلاین، ارتباطات سالم‌تر و راضی‌کننده‌تری برقرار کنند.

بدین‌ترتیب، بدون هیچ بحثی به گشت وگذار در شهر خود بپردازید. تنها قاعده این است که توجهتان را به چیزی جلب کنید که شما را به وجد می‌آورد. چرا که احتمالا همان چیز، مسیر درست را به شما نشان می‌دهد.

«اگر تکه بی‌نظیری از نقش سفال از پشت ویترین مغازه چشم شما را گرفت، به خودتان اجازه دهید به سمتش بروید و زمانی را برای تماشای آن سپری کنید. آیا این می‌تواند جرقه سفال‌گری در زندگی شما باشد»؟

بعد از اینکه اطلاعاتی راجع به آنچه ممکن ‌است درباره‌اش کنجکاو باشید جمع‌آوری کردید، به خودتان چند ماه فرصت دهید تا این علایق را پیگیری کنید. برای نمونه ممکن است دوره چرخ سفال‌گری را بگذرانید.

اگر کمی احساس ناراحتی کردید، تعجبی ندارد. چون این ماهیچه‌ها قبلا هرگز استفاده نشده‌اند یا حداقل به مدت طولانی استفاده نشده‌اند. شاید شما در محل کارتان مسئول و دارای مهارت ‌بوده‌اید. پس سعی کنید تفاوت‌ها را بپذیرید و فقط بر روندکار تمرکز کنید.

گردش در شهر

مرزها را مشخص کنید

بسیاری از مردم مرز مشخصی بین کار و خانه ندارند. امروزه مردم در تمام طول روز از طریق تلفن هوشمند و سایر دستگاه‌ها «اداره‌شان» را با خود حمل می‌کنند. شاید شما واقعا چندین روز از هفته یا حتی هر روز در خانه کار می‌کنید. می‌توان گفت، خانه‌های ما دیگر مثل سابق محلی انحصاری برای استراحت و رهایی از کار نیست.


محل کار باید مشخص باشد تا از این طریق مرز محکمی ایجاد شود. ممکن است آن محل، یک اداره یا میزی در اتاق نشیمن یا گوشه‌ای از تخت یا میز آشپزخانه (بسته به میزان فضایی که دارید) باشد. سریع لباس عوض کردن هنگام رسیدن به خانه (شاید وقتی کارتان را متوقف کردید) و چک نکردن ایمیل یا کار نکردن حداقل یک ساعت بعد از بیدار شدن و دو تا سه ساعت قبل از خواب، می‌تواند مرزها را نشان دهد.

مرزبندی‌ها زمانی که تازه کار خود را شروع می‌کنید نیز مهم می‌شوند. ممکن‌است وسوسه شوید ساعت‌ها کار کنید و همیشه در دسترس مراجعین خود باشید. با این حال بهتر است مرزها را همین ابتدا مشخص کنید. به این ترتیب مراجعان و همکاران شما مجبورند دسترسی به شما در 24 ساعت و 7 روز هفته را نادیده بگیرند. زمانی که اداره را ترک می‌کنید، بهتر است آسوده باشید و دیگر به کار فکر نکنید.

نمونه‌های دیگر مرزبندی عبارتند از: پاسخگو نبودن در مورد مسائل کاری در تعطیلات آخر هفته و اینکه هرگاه احساس می‌کنید خسته‌اید یا بیش‌ازحد به شما فشار آمده است، از یک عضو دیگر گروه درخواست کمک کنید.

مرزهای کاریِ شما، باید با محیط کار، نیازهای شغلی و نیازهای فردی‌تان مطابقت داشته‌باشند تا بهترین نتیجه را دریافت کنید.

3 راه برای تبدیل فعالیت ورزشی به عادت روزانه و پایبندی به آن

تقریبا همه افراد به دنبال پاسخ به این سوال مبهم و عجیب و غریب هستند که چه طور می‌شود افرادی هر روز ورزش می‌کنند و آن را در برنامه روزانه خود قرار می‌دهند؟! تبدیل فعالیت ورزشی به عادت روزانه تقریبا غیر ممکن است وقتی که حجم زیادی از کار را در منزل و محیط کار باید مدیریت کنیم. از طرف دیگر ما در زندگی به دو مسئله خیلی حاد و مهم رو به رو هستیم: رفتارمان که معمولا به سختی تغییر پیدا می‌کند و سبک و شیوه زندگیمان که موانع زیادی برای عوض کردن و بهبود آن وجود دارد. موانع اقتصادی، اجتماعی و …

در چنین شرایطی چاره چیست؟ وقتی که ورزش گاهی نه به یک گزینه، بلکه یک اجبار برای سالم زیستن ما در زندگی امروز تبدیل می‌شود چاره‌ای جز چسبیدن به این عادت و وفادار ماندن بدان نداریم؛ اما چه طور؟

 

ورزش کردن

همان طور که قبلا هم گفتیم نگرانی بابت ورزش کردن در سال جدید آن قدرها هم نمی‌تواند حاد و بغرنج باشد؛ چون مثل همیشه راهکارها و استراتژی‌هایی وجود دارد که ما در دانشگاه زندگی جستجو و گلچین کرده‌ایم. راهکارهایی که بدون شک خواندن آن‌ها خالی از لطف نخواهد بود.

3 راه برای تبدیل فعالیت ورزشی به عادت روزانه و پایبندی به آن

تحقیقات نشان داده مردمی که به خاطر نداشتن تحرک بدنی بیش از حد نگران می‌شدند، در 21 سال آینده درصدِ بیشتری از مرگ و میر را به خودشان اختصاص می‌دادند. این در حالی است که میزان واقعی تحرک جسمانی آن‌ها اصلاً در نظر گرفته نمی‌شود و عامل اصلی این پدیده، همان استرس است. پس هرگز استرس و نگرانی به خودتان راه ندهید و این راهکارها را برای تبدیل فعالیت ورزشی به عادت روزانه خود در نظر داشته باشید:


شروعِ هر بار فعالیت ورزشی را برای خود ساده کنید!

ورزش از آن دسته فرآیندهایی است که با وجود این که به مرور زمان به یک روال یا فرآیند دائمی تبدیل می‌شود اما هر روز یک شروع دارد؛ شروعی به سختی همان روز اول و با همان چالش‌ها! در واقع اگر قرار باشد شروعِ ورزش را حذف کنیم آن عادت را از میان بردیم!

 

ورزش کردن

بنابراین به عنوان کسی که دنبال تبدیل فعالیت ورزشی به عادت روزانه در زندگی‌اش می‌باشد باید کاری کنیم این آغاز ساده‌تر باشد. یکی از راه‌ها برای این که آغاز فعالیت روزانه ما ساده‌تر شود استفاده از تکنیک روان‌شناسی “نیت اجرایی” است. تکنیکی که ثابت شده به واسطه آن انگیزه افراد برای شروع و اقدام به عمل بیش‌تر شده است. با این تکنیک، فرد تلاش می‌کند یک جمله انگیزشی ثابت را در طول روز و خصوصا زمانی که مشغول ورزش است با خود بارها و بارها تکرار کند. جمله‌ای مشابه با این جمله:

“در طول هفته بعد من در روز (یکشنبه یا هر روزی) در ساعت ( 5 بعد از ظهر یا هر ساعتی) و در (باشگاه، منزل یا هر جای دیگری) ورزش می‌کنم.”


مسیر زندگی درست را دنبال کنید

5 اشتباه متعارف در انتقال اخبارِ بد و غم‌انگیز

هرقدر یک فرد بخواهد اخبار مورد نظر یا اتفاقی که افتاده است را عادی‌تر جلوه دهد، کار را بدتر می‌کند.

مهم نیست که شما در حال اتمام رابطۀ عاطفی خود باشید، یا بخواهید یک نفر را اخراج کنید، یا پایان همکاری خود را اعلام کنید؛ رساندن و انتقال اخبار بد این‌چنینی هیچ‌وقت موضوع جالبی نیستند و فکر نمی‌کنم هیچ‌کس میلی به انجام این‌قبیل وظایف را داشته باشد. همیشه احساس معذب بودن، ترس و ناراحتی، فرد رساننده را در بر می‌گیرد.

وقتی شما به عنوان فردی برای رساندن یک خبر ناگوار انتخاب می‌شوید، ممکن است به سختی تلاش کنید تا همه چیز را عادی‌تر نشان دهید و از میزان ناراحت‌کننده بودنِ فضا بکاهید _ هم برای خودتان و هم برای دریافت‌کننده‌ی پیغام. اما عموماً، تمام تلاش های شما مبنی بر این کار، بی‌نتیجه می‌مانند.

5 اشتباه متعارف در انتقال اخبارِ بد و غم‌انگیز

در رساندنِ اخبار ناگوار، از این پنج اشتباه متعارف و وحشتناک جلوگیری کنید:

اشتباهِ اول – سعی در رساندنِ خبر با مقدمه‌های کوتاه

صحبت‌کردن راجع به آب و هوای اخیر یا پرسیدن از وی دربارۀ این‌که روزش چطور گذشت، یکی از متعارف‌ترین راه‌ها برای رفتن سرِ اصل مطلب است. اما این‌که وقتِ فرد را با صحبت‌های بیهوده‌ی این‌چنینی بگیریم، واقعاً نشا‌ن‌دهنده ی بی‌احترامی شما نسبت به او است.

آن‌ها مدام در گیجی خود پرسه می‌زنند، چرا که شما قرار ملاقات مهمی را با او ترتیب داده‌اید و به او هشدار دادید که حتماً خودش را برساند، اما حالا دارید راجع به باران چند روزِ اخیر صحبت می‌کنید. به علاوه، آن‌ها مدام با خود کلنجار رفته و سعی می‌کنند تا موضوع اصلیِ بحث شما را حدس بزنند.

راه صحیح: جملۀ صریح و کوتاهی را به عنوان مقدمه به او ارائه دهید تا متوجهِ موضوع اصلی صحبت‌ها و قرارِ حال حاضرتان، و همچنین اتفاقِ ناگواری که افتاده است بشود. با جملاتی چون (واقعاً متأسفم که مجبور هستم چنین چیزی را به تو منتقل کنم) یا (هیچ راه ساده‌تری برای گفتن این خبر نیست) شروع کنید.


اشتباهِ دوم در انتقال اخبار بد– ساده‌سازیِ بیش از حدِ مشکل

واقعاً متوجه این مسئله نمی‌شوم، خیلی از مردم روی صندلی مطب من می‌نشینند و چیزهای این‌چنینی را برایم تعریف می‌کنند: (درک نمی‌کنم، رئیس بنده به من می‌گفت که من در شرکت او یکی از بهترین کارمندها هستم و کارم را عالی انجام می‌دهم، اما سپس بلافاصله گفت که من بر طبق قرارداد او صلاحیت کار در آن محل را ندارم. بالاخره باید کدام‌شان را قبول کنم؟)

شاید هم شما بخواهید از چنین عباراتی در صحبت خود استفاده کنید: (تقصیر تو نیست، مشکل از من است) یا (این‌که حالا قادر به این کار نیستیم، دلیل نمی‌شود که نتوانیم بعدها آن را انجام دهیم)، فرقی نمی‌کند، به هر حال، ساده‌سازیِ بیش از حدِ ماجرا اصلاً ایده‌ی خوبی نیست. سعی نکنید که پاداش‌ها را با انتقادهای‌تان بیامیزید و از گفتنِ حرف‌ها و دادنِ وعده‌هایی که می‌دانید صحیح نیستند خودداری کنید.

راهِ صحیح: خوش‌برخورد اما رک باشید. همچنین ممکن است گفتنِ چنین حرفی: (تو مرتکب اشتباهات زیادی شدی. تو دیگر صلاحیت کار در این شرکت را نداری) اندکی خشن باشد، اما می‌تواند وضعیت حال را به خوبی برای شنونده توضیح داده، و به فراموش‌کردنِ این مسئله توسط او کمکِ شایانی کند.

انتقال اخبار بد

اشتباهِ سوم در انتقال اخبار بد – صحبت‌های خود را در مکان یا زمان اشتباه انجام ندهید

شاید بهتر باشد تا مکالمۀ خود را برای زمانی نگه دارید که قانع‌کننده‌تر به نظر بیاید و یا این‌که تصادفاً در محلی انجامش دهید که افرادی برای حمایت روحی در آن‌جا حضور داشته باشند و کم‌تر حسِ معذب بودن به فرد یا شما دست دهد.


زمانی را انتخاب کنید که بازدهی بیشتری را برای فرد شنونده داشته باشد. این‌که بخواهیم در اتاقی پر از کارمند و رئیس یک فرد را اخراج کنیم، اصلا کار درستی نیست. همچنین شما نباید اخبار مورد نظر را از طریق ایمیل یا تلگرام یا پیامک کوتاه منتقل کنید. لازم است تا خبر به صورتِ رو در رو منتقل شود.

راهِ صحیح: مکان خصوصی‌ای را انتخاب کنید تا در حین انتقال اخبار، فرد از احترام شما نسبت به خودش مطمئن شده و بتواند سؤالاتش را در زمینه بپرسد و پاسخ درستی از شما دریافت کند.

اشتباهِ چهارم – انتظار آرام‌کردنِ شما توسطِ فرد شنونده

حتی ممکن است رساندنِ این خبر، برای شما که هیچ نقشی در خبر ندارید سخت باشد، اما در هر حال ممکن است ترکش‌های عصبانیت فرد شنونده شما را نیز تحت آماج حملات خود بگیرد. مهم نیست که فرد مقابل‌تان چه میگوید، فکر نکنید که او قرار است شما را آرام کند.

گفتنِ جملاتی همچون: (فکر میکنی گفتنِ این خبر برای من حس خوبی را تداعی کرد؟) یا (فکر می‌کنی انتقال این خبر برای من تصمیم ساده‌ای بود) اصلاً به بهبودِ اوضاع کمکی نمی‌کند. انتظار نداشته باشید که فرد شنونده با شما همدردی کند و از این‌که مجبور شده‌اید چنین خبری را منتقل کنید ناراحت شده و آرام‌تان کند. او خودش، حالا که قربانیِ این ماجرا شده نیاز به آرامش دارد و ابزار احساسات خود را در دست ندارد. ممکن است هر رفتاری را نشان دهد. قطعاً نفسِ این اتفاق _ همان اتفاق ناگواری که خبرش توسط شما منتقل گشت _ برای او ناراحت‌کننده‌تر بوده پس نیاز است تا به فرد مقابل‌تان زمان کافی برای پردازش اطلاعات و آرام شدن بدهید


برای خواندن ادامه مطلب www.daneshgahezendegi.com را کلیک کنید

7 نکته برای کنترل و مدیریت صحیح زمان

مدیریت صحیح زمان موضوعی بسیار حیاتی در زندگی ماست. شاید چنین جملاتی را گفته باشید و شاید هم از دیگران شنیده باشید.

  • می‌خواهم هر روز به باشگاه بروم اما وقت کافی ندارم.
  • دوست دارم هر شب برای کودکانم کتاب بخوانم اما وقت کافی ندارم.
  • برای کاری که دوست دارم تلاش کردم اما وقت کافی برای ادامه آن را ندارم.

 

این‌‌‌‌ها جملاتی است که احتمالا هر روز از طرف دوستان، خانواده و خودتان می‌شنوید. ما انسان‌ها معمولاً در کارهایی که فکر می‌کنیم باید انجام دهیم؛ گرفتار شده‌ایم و در مواردی، برای کارهایی که به سلامت ما کمک می‌کنند نیز اهمیت زیادی قائل نیستیم. در واقع اگر وقت کنیم، به سراغ انجام کارهای مربوط به سلامتی خود می‌رویم. در نتیجه، سلامت ما به خطر می‌افتد، روابط ما دچار مشکلاتی می‌شود و بچه‌های‌مان بدون فعالیت‌های خانوادگی مفید و شاد، بزرگ می‌شوند. حتی مجبور می‌شویم از آرزوها و خواسته‌های‌مان دست بکشیم و کارهایی که دوست داریم را در پایین‌ترین رده اهمیت قرار دهیم.

آیا شما نیز توسط زمان کنترل می‌شوید یا خودتان کنترل آن را در دست گرفته‌اید؟ اگر می‌خواهید مدیریت صحیح زمان داشته باشید؛ در ادامه 7 نکته موثر را به شما معرفی می‌کنیم. بنابراین همراه ما باشید.

زمان را مدیریت کنیم

1 – از عذر و بهانه آوردن دست بکشید

شما دقیقاً به اندازه هر شخص دیگری، 24 ساعت در روز فرصت دارید. کمی به اطراف خود نگاه کنید، افرادی وجود دارند که شغل‌های سخت، مسئولیت‌های سخت خانوادگی و یا مشکلاتی در سلامت جسمانی دارند اما وقت خود را به درستی مدیریت می‌کنند و زندگی رضایت ‌بخش‌تری نسبت به شما دارند. شاید به نظر برسد افراد دیگری هستند که انرژی بیشتری در زندگی دارند و کمتر می‌خوابند. یا اینکه اثری از استرس و ناراحتی در آن‌ها مشاهده نمی‌شود. اما واقعیت این است که تعداد زیادی از افراد شبیه شما، از زندگی متعادل‌تری برخوردار هستند. اولین قدم برای تغییر در سبک زندگی، این است که مسئولیت کارها را بپذیرید و هیچ عذر و بهانه‌ای نیاورید.


مدیریت زمان

2 – اهدافی برای خود تعیین کنید

ابتدا یک لیست تهیه کنید. تمام اهدافی که در صورت داشتن وقت بیشتر، به آن‌ها می‌پرداختید، در لیست وارد کنید. سعی کنید این اهداف را به شکلی کاملاً واقع‌گرایانه و قابل دسترسی بنویسید. بله، ممکن است ایده‌های تخیلی درباره نجات جهان یا کسب چند میلیارد پول داشته باشید اما هر چه اهداف‌تان را واقعی‌تر کنید، بهتر است. از میان تمام اهداف، 3 تا را به عنوان اصلی انتخاب کنید. این‌ها مواردی هستند که بیشترین اهمیت را برای شما دارند و می‌خواهید به سرعت به آن‌ها دست پیدا کنید.

3 – برای مدتی از یک دفترچه مدیریت زمان استفاده کنید

قبل از خوابیدن، کارهایی که در تمام ساعات آن روز انجام داده‌اید را در یک دفترچه یادداشت کنید. بنویسید که چه کارهایی انجام دادید و احساس شما درباره آن چیست. آیا واقعا نیازی بود که آن را انجام دهید؟ آیا واقعاً می‌خواستید آن کار را انجام دهید؟ آیا این امکان وجود داشت کارها را به شکلی انجام دهید که در نهایت زمان بیشتری داشته باشید و به کارهایی که مهم‌تر هستند، رسیدگی کنید؟

اگر قبل از خواب متوجه شدید که نمی‎توانید تمام کارهای روزانه را به خاطر بیاورید، بهتر است دفترچه را با خودتان همراه داشته باشید و چند بار در طول روز از آن استفاده کنید. می‌دانیم که این کار ممکن است برای شما سخت باشد اما اگر دوست دارید تغییری در زندگی ایجاد کنید، باید از همین کار آغاز کرده و در مدیریت زمان خود، به فردی حرفه‌ای تبدیل شوید.

یک نکته اضافی هم بدانید: تحقیقات نشان می‌دهند هنگامی که افراد برای تغییر در بخشی از زندگی، کارهای خود را پیگیری و بررسی می‌کنند؛ حتماً پیشرفتی رخ می‌دهد. ممکن است برای کاهش وزن، ترک سیگار یا انجام تمرینات تلاش کنید و این اولین کاری است که باید برای موفق شدن در این راه، انجام دهید.


4 – داد‌های خود را بررسی کنید

به الگوها و انتخاب‌های خود در دفترچه مرحله قبل، توجه کنید. بررسی کنید که آیا میان اهداف شما برای گذراندن وقت و آنچه که در واقعیت انجام می‌دهید، تفاوتی وجود دارد؟ آیا کارهایی در دفترچه به چشم می‌خورند که دوست داشتید در آن وجود نداشته باشد؟ آیا مشکلات مالی و یا احساسی شما، سد راه می‌شود و اجازه نمی‌دهد کارها را به شکلی که می‌خواهید انجام دهید؟ بسیار مهم است که تمام داده‌ها را بررسی و چنین مواردی را درباره خود کشف کنید.

5 – برنامه‌ریزی کنید

تحقیقات نشان می‌دهند که برنامه‌ریزی کردن و برداشتن گام‌های عملی در راستای تحقق برنامه، باعث می‌شود که احساس بهتری نسبت به خود داشته باشید.

به آن 3 هدفی که گفته بودیم، بازگردید و ببینید که هم‌اکنون می‌توانید چه تصمیماتی جدیدی بگیرید. هنگام تفکر درباره تصمیمات، محدودیت‌ها را نیز در نظر بگیرید اما آن‌ها را بیش از حد بزرگ‌نمایی نکنید.


اگر در زندگی خود به مشکل برخوردید دانشگاه زندگی را کلیک کنید

آیا تا به حال برای بهبود حافظه خود به روشهای طبیعی فکر کردید؟

هر کسی در برهه‌هایی از زندگی خود فراموشی را تجربه کرده است، به ویژه هنگامی که مشغله زندگی زیاد باشد.

در حالی که این مساله یک اتفاق کاملا طبیعی است، داشتن حافظه ضعیف می‌تواند خسته‌کننده باشد.

ژنتیک نقش مهمی در از دست دادن حافظه دارد، به خصوص در شرایط نورولوژیک جدی مانند بیماری آلزایمر.

با این حال، تحقیقات نشان داده است که رژیم غذایی و شیوه زندگی نیز تاثیر زیادی بر بهبود حافظه دارند.

در اینجا 14 روش مبتنی بر شواهد برای بهبود حافظه به طور طبیعی آورده شده است.

بهیود تمرکز

  • کمتر قند بخورید

بیشتر مسائل مربوط به سلامتی و بیماری‌های مزمن، از جمله زوال شناختی به قند ربط داده شده‌اند.

تحقیقات نشان داده‌اند که رژیم غذایی حاوی قند می‌تواند منجر به ضعف حافظه و کاهش حجم مغز شود، به ویژه در ناحیه‌ای از مغز که حافظه کوتاه‌مدت را ذخیره می‌کند.

به عنوان مثال، یک مطالعه روی بیش از 4،000 نفر نشان داد افرادی که نوشیدنی‌های شیرین بیشتری مانند نوشابه‌های گازدار مصرف می‌کنند، نسبت به افرادی که کمتر قند مصرف می کنند، حجم کلی مغز کمتر و حافظه ضعیف‌تری دارند.

کاهش قند مصرفی نه تنها به حافظه شما کمک می‌کند، بلکه باعث بهبود سلامت کلی و بهبود حافظه شما می‌شود.

خلاصه

تحقیقات نشان داده‌اند که افرادی که به طور منظم قند بیشتری مصرف می‌کنند ممکن است نسبت به افرادی که قند کمتری مصرف می‌کنند، حافظه ضعیف‌تری داشته و حجم مغز آن‌ها کمتر باشد.

مصرف قند کمتر

  • مکمل روغن ماهی مصرف کنید

روغن ماهی غنی از اسیدهای چرب امگا 3 اسید ایکوساپنتانوئیک (EPA) و اسید داکوزاهگزائونیک (DHA) است.

این چربی‌ها برای سلامت کلی ضروری‌اند و خطر ابتلا به بیماری قلبی، التهاب، استرس و اضطراب را کاهش می‌دهند، و باعث کاهش روند زوال حافظه می‌شوند.

بسیاری از مطالعات نشان داده‌اند که مصرف ماهی و مکمل‌های روغن ماهی ممکن است حافظه را به ویژه در افراد مسن بهبود بخشند.

یک مطالعه روی 36 سالمند مبتلا به اختلال شناختی خفیف نشان داد که پس از مصرف مکمل‌های روغن ماهی به طور متمرکز و به مدت 12 ماه نمرات حافظه کوتاه‌مدت و حافظه کاری بهبود یافت (5).

بررسی دیگری که روی 28 مطالعه انجام شد نشان داد که بزرگسالان با علائم خفیف از دست دادن حافظه با مصرف مکمل‌های غنی از DHA و EPA مانند روغن ماهی، بهبود حافظه اپیزودیک را تجربه کردند.

هر دو DHA و EPA برای سلامتی و عملکرد مغز حیاتی هستند و همچنین به کاهش التهاب در بدن کمک می‌کنند که با زوال شناختی ارتباط دارد.

خلاصه

گوشت ماهی و مکمل‌های روغن ماهی غنی از اسیدهای چرب امگا 3 EPA و DHA هستند. مصرف آن‌ها ممکن است به بهبود حافظه کوتاه‌مدت، حافظه کاری و حافظه اپیزودیک به ویژه در افراد مسن کمک کند.

مکمل روغن ماهی

  • برای مدیتیشن زمان بگذارید.

تمرین مدیتیشن ممکن است به میزان زیادی بر سلامتی شما تأثیر بگذارد.

این کار آرامش بخش و تسکین‌دهنده است و تحقیقات نشان داده است که کاهش استرس و درد، کاهش فشار خون و حتی بهبود حافظه را در پی دارد.

در واقع مدیتیشن ماده خاکستری را در مغز افزایش می‌دهد. ماده خاکستری حاوی سلول‌های عصبی است.

با افزایش سن ماده خاکستری کاهش می‌یابد که بر حافظه و شناخت تاثیر منفی می‌گذارد.

تکنیک‌های مراقبه و مدیتیشن نشان داده‌اند که حافظه کوتاه‌مدت را در افراد مختلف با سنین 20 تا 60 سالگی بهبود می‌بخشند.

به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که دانشجویان یک کالج تایوانی که در فعالیت‎های مدیتیشن مانند مراقبه ذهن آگاهی شرکت کردند، حافظه کاری فضایی آن‌ها به طور قابل‌توجهی نسبت به دانشجویانی که مدیتیشن نداشتند بهتر بود.

حافظه کاری فضایی توانایی نگهداری و پردازش اطلاعات در ذهن شما در مورد موقعیت اشیاء در فضا می‌باشد.

خلاصه

مدیتیشن فقط برای بدن شما مناسب نیست – بلکه برای مغز شما نیز مفید است. تحقیقات نشان می‌دهد که مدیتیشن می‌تواند ماده خاکستری را در مغز افزایش دهد و حافظه کاری فضایی را بهبود بخشد.


برای دیدن ادامه مطلب www.daneshgahezendegi.com را بخوانید