آموزش سخنرانی و فن بیان

مقالات آموزشی در زمینه روانشناسی و آموزش سخنرانی

آموزش سخنرانی و فن بیان

مقالات آموزشی در زمینه روانشناسی و آموزش سخنرانی

چگونه روابطمان را بهتر کنیم؟ 3 راز بهبود روابط

در این مقاله نگاهی به چند راه برای بهبود روابط خواهیم داشت. برخی روابط پیچیده هستند اما این مطلب را به طور کلی می‌توان برای هر نوع رابطه‌ای مفید دانست، پس در ادامه همراه ما باشید.

دلیل نوشته شدن این مقاله و ضروری بودن مطالعه آن؛ افزایش نرخ شکست رابطه و جدایی است. چرا بیشتر روابط در دنیای امروز، به جایی نمی‌رسند؟ پاسخ به این سوال ساده نیست زیرا باید روابط را در سطح فردی بررسی کرد اما می‌توان مواردی را مطرح کرد که در همه روابط مشکل‌زا هستند از جمله: میزان اعتماد، ارتباط، وفاداری، خودخواهی و به طور کلی فاقد هدف بودن رابطه.

در برخی موارد، دو نفر با هم سازگار نیستند. فرقی نمی‌کند چه اتفاقی در زندگی بیفتد، آن‌ها در وضعیتی هستند که همواره با یکدیگر مخالفت می‌کنند. این موضوع خیلی رایج نیست. تقریباً همه زوج‌ها در مواقعی اختلاف عقیده دارند اما اگر دو فرد کاملاً ناسازگار باشند، رابطه احتمالاً فراتر از ملاقات‌های اولیه نمی‌رود.

می‌توان گفت که بدون توجه به شرایط، بیشتر موضوعات قابل حل هستند. پس اگر با هر یک از مشکلاتی که بالاتر ذکر کردیم مواجه هستید، مایوس نشوید. به این دلیل که روابط در اکثر مواقع قابل ترمیم هستند اما شرط آن، مشتاق بودن هر دو نفر برای ادامه رابطه است.  اگر هر یک از طرفین، مشتاق به ادامه دادن نباشد، تلاش کافی برای حل مسائل وجود نخواهد داشت.

به این دلیل که رابطه متشکل از دو نفر است، همواره باید دو نفر آن را پیش ببرند و تلاش یک نفر به تنهایی کافی نیست.

ارتباط موثر

در ادامه راه‌هایی برای بهبود روابط را بیان می‌کنیم که حتماً جواب می‌دهد فقط کافی است تلاش هر دو نفر برای ادامه مسیر وجود داشته باشد.

3 راه برای بهبود روابط که می‌توانید از  آن‌ها استفاده کنید:

راه‌های زیادی برای بهبود روابط وجود دارد اما در این مقاله به سه موضوع اصلی اشاره می‌کنیم:

  • وفاداری
  • اعتماد به یکدیگر
  • اهمیت قائل شدن برای یکدیگر (نیمه باارزش)

 وفاداری

وفاداری را به عنوان اولین عامل مطرح کرده‌ایم و دلیل آن نیز واضح است. تعداد زیادی از روابط به دلیل عدم وفاداری یکی از طرفین، از هم می‌پاشند. خیلی از افراد درگیر این موضوع هستند به ویژه در دنیای سلبریتی‌ها.


باید بدانید که می‌توان با یک نفر آن چنان رابطه مفید و خوبی داشت به طوریکه که هیچ وقت نیاز نباشد، آرامش خود را در آغوش فرد دیگری بیابید.

می‌شود از هم‎اکنون همه چیز را درست کرد. حتی اگر شرایط مناسب نیست برای تغییر مسیر و تصحیح اشتباهات دیر نشده است.

بنابراین اگر فکر عدم وفاداری یا خیانت به سراغتان آمده، بهتر است نرتان را عوض کنید و به دنبال راهی برای بهبود شرایط در رابطه فعلی خود باشید.

بهترین کار برای دور شدن از عدم وفاداری،  این است: از فردی که ممکن است با او به شریک خود خیانت کنید، دور شوید و او را فراموش کنید.

از دیدگاه دینی، یک گناه وجود دارد و یک وسوسه. وسوسه کاری است که توسط فردی انجام می‌شود و نتیجه آن آسیب‌پذیر کردن ذهن ما و رفتن به سمت گناه است. گناه زمانی اتفاق می‌افتد که از مرحله ذهنی عبور کرده و آن را انجام دهیم.

در ذات انسان است که به دیگران جذب شود و مورد وسوسه قرار بگیرد. اما اگر از قوه عقل خود به درستی استفاده کنید، می‌توان یک راه فرار از این مسیر گناه‌آلود پیدا کرد.

وفاداری نقش مهمی در ایجاد موضوع بعدی یعنی «اعتماد» ایفا می‌کند.

 از اعتماد‌سازی برای بهبود رابطه بهره بگیرید

 

اعتماد مشکل‌ترین بخش در میان این سه موضوع است زیرا ساختن آن زمان می‌برد. در ابتدای رابطه کمی به هم اعتماد می‌کنیم اما اعمال هر دو طرف در طول زمان، باعث کم و زیاد شدن میزان این اعتماد می‌شود.

همان طور که گفتیم؛ اعتمادسازی زمان می‌برد و برخی اوقات بیش از آنچه فکر می‌کنیم زمان نیاز است. در این مدت، حتی یک کار اشتباه می‌تواند تمام اعتماد را نابود کند. بنابراین لازم است همواره از این اعتماد محافظت کنیم و کاری نکنیم که همه چیز از بین برود.


بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است: نگذارید آب در دل شریک زندگی‌تان تکان بخورد. یعنی کاری کنید که نگران هیچ چیز نباشد. همچنین مردان باید سعی کنند در موقعیتی دیگر با یک زن غریبه قرار نگیرند. همین موضوعات به اعتماد صدمه می‌زند.

همسر شما باید بتواند در هر زمان به شما زنگ بزند و صحبت کند. حتی خاموش کردن گوشی یا استفاده نادرست از آن، به تدریج می‌تواند یک زندگی خوب را از بین ببرد.

اعتماد در زندگی بسیار مهم است. افرادی که به هم شک دارند چگونه ممکن است یک زندگی سالم و خوب بسازند؟

بهبود روابط

 این عبارت را درک کنید: نیمه باارزش

شاید عبارت «نیمه باارزش» یا «نیمه بهتر» را شنیده باشید. این عبارت معمولاً زمانی به کار می‌رود که یک نفر درباره شریک زندگی ما صحبت می‌کند.

اگر باور دارید که فرد مقابل برای شما باارزش و مهم است، باید با او به شیوه مناسب برخورد کنید. بنابراین شریک زندگی یا همسر، باید برای شما نیمه باارزش باشد.

بهترین راه برای اینکه مثلاً به همسرتان این موضوع را نشان دهید، برطرف کردن  نیازهای او قبل از نیازهای خودتان است.

اگر سعی کنید در رابطه، طرف مقابل را اصل قرار دهید و زندگی را برای او آسان‌تر نمایید، پیشرفت بسیار سریعی را شاهد خواهید بود.  به این موضوع چنین نگاه کنید: هنگامی که برای یک فرد کاری انجام می‌دهید، او احساس مثبتی نسبت به شما پیدا می‌کند و تمایل خواهد داشت مدت بیشتری را با شما سپری کند.

پس اگر چنین کارهایی را به شکل مداوم برای همسر خود انجام دهید، او نیز پاسخی مثبت به این کارها نشان می‌دهد و روابط‌تان بسیار بهتر می‌شود.

سایت www.daneshgahezendegi.com همراه شماست

روش‌های افزایش اعتماد به نفس

هنگامی که درباره افزایش اعتماد به نفس صحبت می‌کنیم، پیام‌های بسیار متفاوتی به گوش می‌رسد.

جملاتی مانند «به خودت ایمان داشته باش» یا «با خودت صادق و روراست باش» یا «مستقل و قوی باش» به تنهایی اثری ندارند. شما نمی‌توانید با شنید جملات انگیزشی، چیزی را در زندگی تغییر دهید.

در این مطلب، نکاتی را می‌گوییم که واقعی و قابل دسترسی باشند. تعدادی از متخصصان این نکات را توصیه می‌کنند و قرار نیست کار خاصی انجام دهید، فقط باید چند تغییر در نحوه زندگی خود به وجود بیاورید تا اعتماد به نفس شما به طرز چشمگیری افزایش یابد.

افزایش اعتماد به نفس

قطع ارتباط با برخی از افراد

این موضوع شاید کمی بی‌رحمانه به نظر برسد. اما افرادی که می‌خواهند افزایش اعتماد به نفس داشته باشند، باید در روابط خود با افراد بسیار دقت کنند.

برخی افراد به اصطلاح «سمی» هستند یعنی در هیچ کاری جز اینکه روحیه شما را تخریب کنند، مهارت ندارند. این افراد سعی می‌کنند شما را نسبت به خودتان بدبین کنند.

بنابراین بهتر است ارتباط خود را با برخی از افراد قطع کنید زیرا آن‌ها از ارزش کافی برای همراه بودن با شما، برخوردار نیستند.

اینکه ارتباط خود با آن‌ها را در شبکه‌های اجتماعی قطع کنید، کافی نیست. البته زمانی که این فرد «سمی» عضوی از خانواده شما باشد، کار سخت‌تر می‌شود. در این موارد باید مرزهایی برای آن‌ها تعیین کنید و بگویید که اصلاً از رفتارشان راضی نیستید و دیگر تحمل نمی‌کنید.

 

از  غریزه خود استفاده کنید

یکی از نکات مهم درباره افرادی با اعتمادبه‌نفس بالا، این است که به غریزه خود توجه می‌کنند. یعنی می‌دانند که چه زمانی راحت‌ هستند و در چه شرایطی، احساس ناراحتی می‌کنند. این افراد قادرند پاسخی مناسب به هر یک از این شرایط بدهند.


بنابراین بسیار مهم است که به تفکرات درونی و غریزه خودتان توجه کنید. شما مجبور نیستید در شرایطی نامناسب و همراه افرادی که روحیه شما را خراب می‌کنند، باقی بمانید.

 

به صدای درونی خود گوش دهید

بسیار مهم است که از نظر ذهنی انعطاف‌پذیر باشید. هنگامی که شرایط عوض شد، نباید با ترس و وحشت واکنش نشان دهید. شما باید بتوانید با آرامش به دنبال راه حلی سریع و سازگار شدن با شرایط باشید.

یک رویکرد تازه و انعطاف‌پذیر کمک می‌کند که از ترس‌های خود دور شوید و جرات مواجه شدن با تغییر را داشته باشید.

به صدای درون خود گوش کنید

 

به دیگران وابسته نباشید

خیلی آسان است که به دنبال تعریف و تمجید اطرافیان باشید و به احساس خوبی درباره خودتان دست پیدا کنید. اما در این شرایط، هیچ وقت انتقاد و شکایتی دریافت نمی‌کنید. بهتر است پس از رسیدن به موفقیت به خودتان پاداش دهید.

برای آگاهی از اخبار روانشناسی اینجا را کلیک کنید

بهترین زمان برای ازدواج چه موقعی است؟

وقتی که از سن و سالِ مناسب برای ازدواج صحبت به میان می‌آید، استانداردهای دوگانه‌ای برای زنان و مردان در نظر گرفته می‌شود. معمولاً به مردها گفته می‌شود تا زمان رسیدن به  آمادگی کامل صبر کنند و به سمت ازدواج نروند. یعنی به بلوغ کامل برسند، کار و حرفه‌ای داشته باشند تا بتوانند از پس مخارج زندگی بر بیایند و از نظر اقتصادی مشکلی نداشته باشند. شاید از نظر بعضی‌ها این کار تصمیمی کاملاً عاقلانه و مناسب باشد. اما درباره زنان چطور؟ همراه ما باشید.

این موضوع باعث می‌شود که مردان به بلوغ بیشتری برسند و به اصطلاح پخته‌تر شوند و از طرفی فرصت بیشتری برای یافتن فرد مورد نظر داشته باشند. اما چنین دیدگاهی نسبت به زنان وجود ندارد. فیلم‌ها و داستان‌های عاشقانه همه چیز را طوری به تصویر می‎کشند که انگار یک دختر از زمان کودکی باید در فکر یافتن فردی مناسب و ازدواج با او باشد و رویاهایی این شکلی را در ذهنش بپروراند!

فشارهای خانواده و جامعه تا دهه 20 سالگی وجود دارد و اگر دختری 30 سالگی را رد کند، انگار که فرصت ازدواج برای همیشه از دست رفته است ولی این باور غلط است. توجه کنید که زودتر ازدواج‌ کردن به هیچ وجه به معنی یک ازدواج موفق و زندگی خوب نیست. چراکه تعداد زیادی از همین ازدواج‌های زودتر از موعد، در نهایت با مشکلاتی مواجه می‌شوند و حتی آمار اختلاف و طلاق در بین آن‌ها زیاد است. واقعیت این است که دانایی انسان با افزایش سن؛ بیشتر می‎شود و می‌تواند انتخاب عاقلانه‌تری داشته باشد. وقتی سن زن کمی بالا می‌رود، از نظر احساسی به پختگی بیشتری می‌رسد و تجربه او برای شناخت فرد مناسب، بیشتر شده است.


ازدواج

البته زنانی که در سن بالا ازدواج می‌کنند، مشکلات خاص خودشان را دارند. یکی ترس از طلاق است و اینکه شاید پس از گذشت این همه مدت و سنجش همه جوانب، ازدواج با شکست مواجه شود. البته این موضوع کمتر اتفاق می‌افتد و به نظر می‌رسد چنین ازدواج‌هایی از دوام بیشتری برخوردار هستند. خیلی از زنانی که بالای 30 سال داشتند و ازدواج کردند، از زندگی مشترک خود رضایت بیشتری داشتند و احساس راحتی بیشتری در کنار همسرشان داشتند.

استفانی کونتز نویسنده کتاب‌هایی مانند Marriage, A History (ازدواج، یک تاریخ) و The Way We Never Were (هرگز اینگونه نبودیم) در این باره صحبت‌هایی دارد و به تفاوت نسل‌ها اشاره می‌کند:

«در گذشته مثلاً دهه 60 میلادی، افراد تمایل بیشتری برای ازدواج در سن پایین داشتند چونکه کار زیادی برای زنان وجود نداشت و آنان بیشتر به ازدواج و مادر شدن روی می‌آوردند. اما امروزه، انتظارات افراد از ازدواج به شدت بالا رفته است – مثل یک رابطه دوستی،  نفع مشترک و یادگیری از یکدیگر شده است. ما می‌خواهیم به عنوان افرادی هم‌سطح با هم مذاکره کنیم.»

زمان اردواج

این نویسنده در ادامه گفت:

«این‌ها چیزهایی هستند که با افزایش سطح تحصیلات، بلوغ و خودباوری به دست آمده‌اند. در گذشته ازدواج چیزی بود که به وسیله آن افراد رشد و ترقی پیدا می‌کردند اما اخیراً، ازدواج در صورتی موفق است که هر دو طرف قبل از ازدواج، به اندازه کافی رشد کرده و آماده باشند.»

زنان باید اجازه دهند که زندگی و کسب تجربه‌های مختلف از آن، شخصیت‌شان را قبل از ورود به رابطه مهمی مانند ازدواج شکل دهد به‌زوریکه خودشات را بهتر بشناسند. باید این وقت را داشته باشند که بتوانند از نظر شغلی و شخصیتی به سطح مطلوبی برسند و موفقیت‌هایی کسب کنند به این دلیل که ازدواج به آن راحتی که بعضی افراد می‌گویند، نیست. این موضوع زمان می‌برد و به تلاش فراوان و صبر و بلوغ طرفین نیاز دارد. خیلی از زنان هم دوست دارند اعتماد به نفس خود و قابلیت همکاری با دیگران را قبل از ازدواج افزایش دهند،. صبر می‌تواند در مواقعی کارساز باشد و شما را وارد رابطه بهتری کند. بنابراین می‌توان گفت که ازدواج در سن کم و بدون اینکه فرد هنوز خودش را شناخته باشد، کاری منطقی نیست. البته عده‌ای هنور با این مسائل مخالفند و باور دارند که جوانان هرچه زودتر ازدواج کنند.


برای خواندن ادامه مطلب www.daneshgahezendegi.com را کلیک کنید

جملات ممنوعه که در زندگی زناشویی هرگز نباید به معشوقه تان بگویید

برخی افراد فکر می‌کنند که برای رسیدن به اوج و نهایت صمیمیت، بدین معنی است که دیگر نباید هیچ مرز، حریم شخصی، راز و ابهامی بین دو فرد باقی بماند. اگرچه که صداقت، یکی از بهترین خصیصه‌ها در هرنوع رابطه‌ای است، اما همچنان باید بدانیم که برخی از جملات ممنوعه نباید به معشوقه گفته شوند، حال، مهم نیست که چه‌قدر با یکدیگر صمیمی هستید.

به غایت واضح است که هر زوجی، مرزها و اخلاقیات مشترکِ مربوط به خودشان را دارند و به همان اندازه خاص هستند، بدین سبب ممکن است یک نوع رفتار خاص، فردی را در یک رابطه اذیت کند، اما زوجی دیگر هیچ مشکلی با آن ماجرا نداشته باشند. فقط و فقط شما هستید که تصمیم می‌گیرید با چه چیزهایی راحت باشید و چه آستانه‌ای از حریم شخصی باید بین شما و همسرتان باقی بماند.

با در نظر داشتنِ این نکته، باید بدانیم که دقیقاً در چه حوزه‌هایی به همسر یا معشوقه خود اخطار بدهیم و او را از رد کردنِ خط قرمزها بر حذر داریم. اگر کنجکاو هستید که چه جملات ممنوعه ای سبب این مشکل می‌شوند و چرا نباید گفته شوند، پس نصیحت‌هایی که مشاوران حرفه‌ای در این زمینه می‌زنند را در ادامۀ مقاله دنبال کنید.

جملات ممنوعه در زندگی زناشویی

  1. اولین جمله ممنوعه: ما دیگر مثل ایام قدیم نیستیم.

اگر شما برای مدت طولانی‌ای در یک رابطه حضور داشته‌اید، بسیار عادی و نرمال است که دل‌تان برای روزها و خاطرات و فعالیت‌های گذشته تنگ شود. اما همان‌طور که پرفسور روان‌شناسی بالینی و مشاور خانواده دکتر الکساندرا سالومون میگ‌وید، مشکلِ تأسف‌باری که زوج‌ها در این موضوع بدان برمی‌خورند این است که: (علیه این عقیده که عشق در طول زمان تغییر می‌کند، ایستادگی و مقاومت می‌ورزند). این بدین معنی نیست که شما حق ندارید که دل‌تان برای روزهای خوشِ گذشته تنگ شود. به جای این‌که بر روی جنبۀ منفی ماجرا تمرکز کنید، سعی کنید تا همان کارهایی را انجام دهید که در گذشته عادت داشتید با یکدیگر انجام دهید.

  1. تو مرا کامل می‌کنی.

همان‌طور که دکتر داوید جیمز لیز، روان‌شناس نامی به مجلۀ کازموپولیتن می‌گوید، ممکن است که شما هدف و نیت خوبی از گفتنِ این جمله داشته باشید، اما: (این حرف سبب ایجاد نوعی عدم تعادل در رابطه می‌شود و با بالا بردنِ کاذب معشوقه‌تان، او را به سطحِ سلطه‌گری می‌فرستد). راه سالم‌تر برای ابراز چنین احساسی این است که به خصوصیاتی از سمت او، که باعث می‌شوند شما به تیم بهتری تبدیل اشاره کرده و به همین خاطر از او قدردانی کنید.

  1. توهینی که در لفافۀ توهین مخفی شده باشد.

کنایه زدن می‌تواند انوع مختلفی داشته باشد، اما مرز بسیار عظیمی بین کمدی و تراژدی قرار دارد. همان‌طور که متخصص و مشاور روابط، دکتر آنتونیا هال می‌گوید: (حرف‌های کنایه‌آمیزی که سبب تحقیر و یا توهین به معشوقه‌تان می‌شود، می‌توانند رابطۀ شما را به سمت فرسایش سوق داده و همسر شما را به طور کلی ناامید، غمگین و یا خشمگین کند). مهم نیست که صمیمیت شما با یکدیگر چه‌قدر است، چیزی که شما به عنوان یک شوخی بدان فکر می‌کنید، ممکن است توهینی آشکار و ناراحت‌کننده باشد.

  1. می‌بینم که چاق شده‌ای.

وقتی که مدتی از باهم بودن‌تان میگذرد یا مدت زیادی را در کنار هم سپری کرده‌اید، ممکن است دیگر فکر کنید که با همدیگر راحت هستید و دیگر نیاز به تعریف و تمجیدهای کاذبِ روز اول نیست. اما این حس بدی را در همسر شما ایجاد می کند که نکند چون من چاق هستم او به من خیانت کند. متخصص روابط، دکتر رابین والجاست در این باره می‌گوید که هرگونه شکایت و انتقادِ خجالت‌آور در رابطه با بدن می‌تواند تأثیری مخرب در رابطه داشته باشد. حتی شاید قصد شما این است که معشوقه‌تان اهمیت بیشتری به سلامتی خویش بدهد، اما گفتنِ چنین حرف‌های تندی می‌تواند اوضاع را خیلی بدتر کند.

جملات ممنوعه در زندگی زناشویی

  1. به اشتراک گذاشتنِ حتی ریزترین جزئیات.

مثل این‌که واقعاً مرزهایی بین زن و شوهر و یا دو عاشق و معشوق وجود دارد، مرزهایی محکم و مهم. همان‌طور که دکتر رابی لودوینگ در مصاحبۀ خویش اظهار می‌کند، صداقت داشتن و یا گفتنِ حرف دل چیز خوبی است، اما: (این بدین معنی نیست که در هر شرایطی صداقت پیش بگیریم، چرا که بعضی مواقع، صدمه‌ای که می‌رساند بیشتر از سودش است). پس باید حواس‌تان باشد که آیا به اشتراک گذاشتنِ جزئیاتِ ریز یک مسئله، سود بیشتری دارد یا ضرر بیشتری.

  1. اهمیتی نمی‌دهم.

لازم به ذکر است که قصد و نیت در کنار تن و حالت گفتار می‌تواند به کلی تأثیر یک حرف را زیر و رو کند. از این روی، پرفسور دکتر جان گاتمن در این باره می‌گوید که گفتنِ جملۀ اهمیتی نمی‌دهد، سبب می‌شود تا نوعی بی‌علاقگی نسبت به معشوقه و رابطه ابراز شود. معطوف کردنِ توجه به فرد و رابطه به صورت روزانه، حتی اگر بسیار اندک هم باشد، خیلی بهتر از گفتنِ چنین حرفی است.

  1. این حرف یا ایده‌ات احمقانه است.

در وهلۀ اول، همه می‌دانیم که خودِ لغت احمق یا احمقانه جزء یکی از جملات ممنوعه است که دچار مشکل زیادی است و اگر فرد دچار اختلالات روانی نیز باشد، بار معنایی وحشتناکی را پیاده می‌کند، بلکه می‌تواند نیروی مخرب عظیمی را به روی رابطه تخلیه کند. دکتر سوزان هیتلر در این باره می‌گوید: (این حرف در حقیقت این پیام را منتقل می‌کند که نقطۀ نظر معشوقۀ شما به هیچ عنوان دارای اعتبار و ارزش نیست.) وقتی که احساسات، ایده‌ها و یا مشکلات یک فرد با به سخره گرفتنِ نادیده و یا رد می‌شوند، بدین معنی است که شما هیچ اهمیت و ارزشی برای نقاط نظر او قائل نیستید.

  1. هیچ اشکالی ندارد.

شاید اوقاتی پیش بیاید که نشان دادنِ یک رفتار یا زدنِ یک حرف واقعاً مشکلی را برای شما ایجاد نکرده باشد، اما گاهی اوقات تبدیل به یک میدان مین در میان شما می‌شود، و باز هم گفتنی است که صرف نظر از این‌که چه‌قدر با یکدیگر صمیمی هستید. همان‌طور که متخصص و مشاور خانواده آنتیا چیپالا می‌گوید، استفاده از عبارتِ اشکالی ندارد، ممکن است که مشکلات را حل نشده باقی گذارده و خشمِ موجود را چندین برابر کند. اگر مشکلی در حال حاضر شما را اذیت می‌کند اما نمی‌خواهید که هم‌اکنون به آن اشاره کنید، پس دیدگاه‌تان را بروز دهید اما از چنین جمله‌ای استفاده نکنید.


برای خواندن مطالب بیشتر کلیک کنید