فن بیان در سخنرانی به معنا و مفهوم مجموعه ای از مهارت های کلامی و قواعد و تکنیک هایی است که در هنگام صحبت کردن از آنها استفاده می کنیم تا بتوانیم بیان عالی و گیرایی داشته باشیم که مخاطب خود را جذب کنیم. برخی از این تکنیک ها شامل: استفاده از کلمات معنادار و پرکاربرد، تأکیدها، تغییر تن صدا در هنگام ادا کردن جملات و کلمات و عدم یکنواختی آن، متناسب بودن سرعت در صحبت کردن، سکوت ها و درنگ ها و همچنین داشتن صدایی رسا و خوب برای ادا کردن آنها.
به دو دلیل توانایی و مهارت فن بیان در سخنرانی در ما پایین می آید:
انسان هایی که از کودکی در خانواده هایی متولد و بزرگ شده اند که در آن خانواده بیان احساسات بین اعضای آن رد و بدل نمی شده و افراد آن خانواده به سختی و با ندانستن مهارت ارتباط موثر با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند، این کودکان در بزرگسالی نیز مشکلات بین فردی خواهند داشت. آنها طریقه ی ابراز احساسات را ندیده اند، یاد نگرفته اند و بلد نیستند و به شدت احساساتشان را کنترل و سرکوب می کنند. برای رفع این مشکل باید فرد مهارت ابراز و بازگویی احساسات درونی اش را در حد معمول و در حد نیازش بیاموزد.
بیان احساسات به جنسیت ارتباطی ندارد، بلکه چه زن، چه مرد، در صورت بروز احساساتشان نشان می دهند که از سلامت روانی برخوردار هستند و احساساتشان را سرکوب نمی کنند.
همه ی افراد به دور خود حصاری به نام حریم شخصی ساخته اند. ضخامت این دیوار در انسان های مختلف متفاوت است. در بعضی از افراد این دیوار بسیار نازک و در بعضی ضخیم است. افرادی که دیوار حریم شخصی شان نازک است، راز های زیادی از زندگی شخصی خودشان را برای بقیه بازگو می کنند. این افراد به راحتی و بدون هیچ مشکلی احساساتشان را ابراز می کنند و هیچگونه محدودیتی برای کنترل آنها در درونشان ندارند.
اما افرادی که دیوار حریم شخصی شان ضخیم است در برقراری ارتباط با دیگر افراد و ابراز احساسات شان با مشکل روبرو می شوند. پس آموختن هنر فن بیان برای این افراد کاملا ضروری است.
کسی که عزمش را جزم کرده که بیان خویش را اصلاح کند در درجه اول باید از صمیم قلب بخواهد و همت کند و از آن گذشته به این مهارت عشق و علاقه ی وافر داشته باشد.دیگر اینکه احساس نیاز نماید و با تمام وجود خواهان ترک عادات مزمن و ناپسند گذشته باشد.در پایان در راهی قدم می گذارد صرف وقت نماید و با دید باز و شناخت کامل پا به عرصه بگذارد
اطمینان داشته باشید کسی که بهبود فن بیان در دستور کارش قرار گیرد و همواره در این اندیشه باشد مطمئنا به هدفش می رسد پیش از هر چیز مراحل طرح شده راه گشای این تحول است.
تفکر مثبت حاصل نگرش به زیبایی ها است اینکه فردی را ملاحظه می کنیم که پس از تمرین ئ ممارست و توجه و تفکر با ابزار پشتکار در بهبود بیان خویش فعالیت های موثر و تحسین برانگیزی دارد باید باور داشته باشیم که در هر سن و سال و مرتبه اجتماعی که هستیم فراگیری فن بیان به نحو احسن امکان پذیر می باشد اولین گام این است که به منفی بافی دیگران بی اعتنا باشیم و به کار خود برسیم.
فردی که عمری به یک روش سخن گفتن عادت کرده برایس تغییر آن باید مجدانه همت نماید هنگامی که بتوانیم انرژی و احساس را یک جا درهم ادغام کنیم گام بزرگی جهت بهبود بیان برداشته ایم.در وب سایت دانشگاه زندگی روش های مناسب بهینه سازی در فن بیان را معرفی می کنیم
نظم نخستین اصل موفقیت است در واقع یکی از ابزارهای کارامد و تعیین کننده در هر فعالیتی نظم و ترتیب و عملکرد مرحله به مرحله مطابق اصول منطقی و تدوین شده و توان شخصی می باشد. به عنوان نمونه تمرینات بالا بردن بازه تنفس و صداسازی،مانند هر ورزش دیگری باید بر مبنای حرکات علمی و مفید تایید شده اجرا گردد.کلیه مشاهیر جهان دارای عادت پسندیده ی نظم فکری بودند و ذهن خود را به دقت برنامه ریزی می کردند.
همان گونه که یک نقاش آنچه را که تصور می کند باید بتواند به راحتی ترسیم کند و مشابه آن نویسنده بر روی کاغذ بیاورد و موسیقیدان در آهنگ یا سمفونی و.. یک سخنران نیز باید انچه را که در نظر دارد بتواند به راحتی به زبان آورد. پیش نیاز این کار پشتکار و ممارست است که ضمن آن فرد به تدریج پی می برد مهارت های مفید دیگری نیز کسب نموده است.
در کلاس های نویسندگی به هنرجویان توصیه می شود پیش از نوشتن هر مطلبی ابتدا باید بتوانند آن را به خوبی بیان کنند.بنابراین نتیجه می گیریم فردی که فن بیان قوی دارد برای نویسنده شدن یک گام جلوتر است.
10.سخنرانی خود را با یک نتیجه گیری و پایان احساسی تمام کنیم
فن بیان را با دانشگاه زندگی بیاموزید
آیا از خودتان میپرسید که در حین دیدنِ یک فردِ جدید باید چه کار کنید؟ آیا شما باید دست بدهید یا منتظر شوید تا او اول دستش را به سوی شما دراز کند؟ یاد گرفتنِ آداب دست دادن میتواند در برخی شرایط کاری و اجتماعی بسیار مهم و حیاتی باشد، چرا که قادر است تا تأثیر عمیقی را در فرد مقابل ایجاد کند.
دست دادن، در حقیقت بدین معناست که شما خواستارِ ایجاد رابطۀ دوستی با فرد مقابل بوده و یا او برای شما فردِ قابل قبولی است، حالا ممکن است این فرد، همسایۀ شما باشد و یا شخصی که قرار است برای استخدامتان با شما مصاحبه کند. یادتان باشد که بهتر قبل از پیاده کردنِ این فنون بر روی افراد غریبه، دست دادن را با اعضای خانوادهی خود امتحان کنید. خیلی از آدمها شما را با نوع دست دادنتان قضاوت میکنند، روش دست دادنِ شما میتواند حاکی از خونگرمی و یا اعتماد به نفس بالایتان باشد.
اوقاتی که شما باید با دیگران دست بدهید:
معرفیهای ابتدایی
در ضمنِ دیدنِ کسی که مدت زیادی از دوریتان میگذرد
سلام و احوال پرسی با مهمانان (زمانی که شما میزبان هستید)
سلام و احوال پرسی با میزبان (زمانی که شما مهمان هستید)
خداحافظی با یک دوست یا همکارِ حرفهای
در ضمنِ دیدنِ اعضای خانوادهی همسرتان
هر زمان که آقا یا خانمی دستش را به سمت شما دراز میکند
فردی که از نظر اجتماعی و یا حرفهای در رتبۀ بالاتری قرار دارد _ یا به عبارت دیگر جزو اولیای امور است _ و یا سنِ بیشتری نسبت به شما دارد، باید دستش را به سمت شما دار کند. به طور مثال، فرض کنید برای یک مصاحبۀ کاری به یک شرکت مراجعه کردهاید، کسی که باید دستش را دراز کرده و دست دادن را آغاز کند، فردِ مصاحبه کننده است. وقتی اعضای خانوادهی همسرتان را میبینید، به طور مثال پدر زن شما کسی است که باید دست دادن را آغاز کند.
اگر اشتباهی رخ داد و شما اشتباهاً دستتان را دراز کردید، به هیچوجه دستتان را عقب نکشید، چرا که نه تنها از این کار به عنوان بیادبی برداشت میشود، بلکه ممکن است هردوطرف را معذب کند. همیشه در دست دادن، با فردِ مقابل همکاری کنید. لبخند بزنید و به ادامۀ معرفی بپردازید. عذرخواهی نکنید.
اگر در حالتِ نشسته قرار دارید، از جای خود بلند شوید و دستتان را دراز کنید. این کار نه تنها احترام شما را به فردِ مورد نظر ابراز میکند، بلکه شما را به نوعی، همترازِ یکدیگر میکند. ارتباطِ چشمی را برقرار کنید و یک لبخند نیز چاشنیِ کار کنید تا فردِ مقابل بفهمد که شما از دیدنِ او و بودن در این مکان خوشحال هستید.
سر جای خود بایستید و به فرد مقابلتان نگاه کنید تا او فکر نکند که عجله دارید و قرار است به جایِ دیگری بروید. اگر در حینِ راه رفتن هستید، بایستید، به سمتِ فرد مورد نظر برگردید، به او نگاه کنید و با هم دست بدهید، وگرنه اوضاعِ معذب کنندهای بینتان حاکم میشود.
اگر کف دستهایتان خیس هستند، پس دست دادن را به وقتِ دیگری موکول کرده و سعی در خشک کردنِ دستها و خوش و بش کردن داشته باشید. خوش و بش کردنِ شما باید شاملِ گفتنِ اسم آن آقا یا خانم، همراه با عباراتِ زیبا و دلنشین باشد، مثلاً: (از دیدنِ شما خیلی خوشحال شدم خانم حسینی!) و اگر عبارات دلنشینِ دیگری هم برای اضافه کردن دارید، اصلاً دریغ نکنید. در ابراز خوشحالی و یا هر احساسِ دیگری زیادهروی نکنید، این کار سببِ معذب کردنِ فرد مقابل میشود.
برای اینکه اسم فرد یادتان بماند، حتما در حین مکالمهتان چندین بار از آن استفاده کنید: یک بار در حینِ دست دادن، یک بار کمی بعد از آن، و یک بار هم زمانی که میخواهید در حین خداحافظی کردن، با یکدیگر دست بدهید. این کار، تأثیر به شدت مثبتی را بر روی فرد مقابل میگذارد، چرا که آدمها دوست دارند که دیگران به آنها اهمیت بدهند و اسمشان را در یاد و خاطرشان حفظ کنند.
شاید دوست داشته باشید که از شل دست دادن یا استفاده از چنین روشهایی به شدت پرهیز کنید، چرا که نشانی از ضعف و بیحالی است. اگرچه، دلیل نمیشود که برای نشان دادنِ اعتماد به نفستان به دیگران، دستشان را با فشارهای بیش از حد بشکنید. اگر فرد مقابلتان سست دست داد، فشار خیلی کوچک اما قابل توجهی به دستش وارد کنید. اینچنین است که به او میفهمانید که باید محکمتر دست بدهد.
بیشترِ افراد، زمانهایی کوتاهتر از این را ترجیح میدهند. در پیروی از کارهای فرد مقابلتان، هوشیار و مطیع رفتار کنید، مخصوصاً اگر آقا یا خانمِ طرفِ مقابل، رئیس یا مافوقِ شما در جایگاه اجتماعی و شغلی باشد.
اگر فرد مقابلتان به نگه داشتنِ دستتان _ بیشتر از پنج ثانیه _ ادامه داد، با رعایت ادب دستتان را عقب بکشید. ارتباط چشمیتان را برقرار نگه دارید و سعی کنید در ادامۀ معاشرتتان، خوش اخلاق بمانید.
تمام مردمِ جهان از دستِ راست برای دست دادن استفاده میکنند، مگر اینکه دلیل منطقیای برای استفاده از دست چپشان داشته باشند. در حین دست دادن، دستِ چپ خود را در جیبتان نگه ندارید، چرا که این کار، نشاندهندهی حالتِ دفاعیِ شما خواهد بود. در بیشترِ موقعیتهای کاری و تجاری، شما نباید با دستِ چپ خود، بازوی فرد مقابل را لمس کنید یا دست فرد را بپوشانید. اگرچه این روش در دست دادنهای دوستانه، به شدت دلنشین است.
دست دادن نباید شاملِ فشردنِ دست به سمت طرف مقابل و برگشتن، یا حرکت دادن به سمت چپ و راست باشد. دستِ فرد مقابل را بیشتر از سه مرتبه بالا و پایین نکنید، یا در غیر این صورت ممکن است ملاقاتتان رنگ و بوی معذب کنندگی بگیرد.
سخن آخر
امروزه مردم اهمیتِ بسیار زیادی به میکروبها میدهند و معتقدند که دستِ مردم مملو از میکروبهای مختلف است، ممکن است با فردی مواجه شوید که به جای دست دادن، دستش را رو به روی شما مشت کند. این کار به مثابۀ اعلام جنگ نیست. او فقط میخواهد به جای دست دادن، از مشتش استفاده کند. حتی اگر اهمیتِ والایی به دست دادن میدهید، احترام طرف مقابل را حفظ کرده و شما هم با او همکاری کنید. کار راحتی است. فقط کافی است تا شما هم دستتان را مشت کرده و ضربۀ آرامی به مشتِ او بزنید.
برای خواندن مطالب بیشتر کلیک کنید