در این مطلب قصد داریم درباره موضوعی صحبت کنیم که ذهن بسیاری را درگیره کرده است. خانه دار بودن یا شاغل بودن یک زن، مزایا و معایبی دارد که هر کدام را به طور جداگانه بررسی خواهیم کرد. در ادامه با دانشگاه زندگی همراه شوید چراکه مطلب جامعی درباره خانه دار بودن یا شاغل بودن زنان، برای شما تهیه کردهایم.
برخی فکر میکنند یک مادر خانهدار در رفاه و آسایش کامل زندگی میکند و هیچ غم و غضهای ندارد. نه رئیسی دارد و نه شغلی و هیچ استرسی هم برای انجام کارهایش ندارد. در حالیکه واقعیت این است که خانه دار بودن یا شاغل بودن هر کدام استرس های مربوط به خود را دارند و زنان خانهدار هم مسئولیتهای سنگینی را بر عهده دارند. اگر از جمله مادران خانهدار هستید، در ادامه همراه ما باشید:
در خانه بودن به همراه فرزندانتان، مهمترین کاری است که یک زن خانهدار بر عهده میگیرد.
مزیت: همیشه کنار فرزند خود هستید و به جای اینکه درگیر شغلتان باشید، میتوانید هنگامی که به شما نیاز دارد، به او کمک کنید.
مشکل: اینکه همیشه در خانه و کنار فرزندتان باشید، ممکن است این احساس را ایجاد کنند که گیر افتادهاید. شاید از انجام وظایف مادری و خانهداری لذت ببرید، اما گاهی حس میکنید که لازم است وقت آزادی داشته باشید و کمی به خودتان برسید.
توصیه: کنار گذاشتن کمی وقت برای خودتان، موضوع با اهمیتی است. وضعیت ذهنی و جسمی شما به خواب کافی و رژیم غذایی مناسب و ورزش بستگی دارد، بنابراین سعی کنید آرامش داشته باشید و به وضع خود رسیدگی کنید.
یکی از مواردی که میتوان به آن اشاره کرد، تنها نبودن در طول روز است.
مزیت: فرزندانتان تقریباً هر ساعت روز کنار شما هستند و احساس تنهایی نمیکنید.
مشکل: اینکه هیچ وقت تنها نیستید خودش مشکلزا است و باعث میشود که به خیلی از کارهای شخصیتان نرسید.
توصیه: حتی برای فرزندان محدودیتهایی تعیین کنید. اینکه مرزبندی داشته باشید اصلاً اشکالی ندارد و باعث میشود کمی بیشتر به خودتان اهمیت بدهید.
کار اصلی شما این است که در خانه مراقب بچهها باشید.
مزیت: میتوانید تمام توان و انرژی خود را روی فرزندانتان متمرکز کنید و به تربیت و تعلیم آنها بپردازید، زیرا لازم نیست فکرتان مشغول مشکلات کاری و استرس ناشی از کار باشد.
مشکل: با همکارانتان آشنا نمیشوید و تعاملی در محل کار ندارید. همچنین از حس رضایت مشغول بودن به یک کار و مسائل مربوط به آن، محروم میشوید.
توصیه: میتوانید حس رضایت از مشغول شدن به یک کار را از طریقی دیگر مثلاً فعالیتهای داوطلبانه در انجمنها یا در مدرسه فرزندتان، به دست آورید. همچنین میتوانید با انجام کارهای فریلنسری (کار به شکل آزاد و بر اساس مهارتها)، در خانه درآمدی کسب کنید. اگر هنر یا کار خاصی بلد هستید، میتوانید با فروش آن، منبع درآمد و سرگرمی داشته باشید.
برای انتخاب مسیر زندگی درست کلیک کنید
ما در سایت دانشگاه زندگی شما را راهنمایی می کنیم
برای خیلی از کسانی که شاید به قول معروف سن و سالی از آنها گذشته و در میانسالی به سر میبرند، تعریف ادب و آدابدانی در یک سخنرانی ممکن است با جوانان متفاوت باشد. شاید از دیدگاه یک جوان همزمان کار کردن با گوشی موبایل و مشغول بودن و خیره شدن به صفحه لپ تاپ امری طبیعی به نظر برسد، اما برای خیلی از سخنرانان خصوصا سخنرانانی که ممکن است با مخاطبان خود فاصله سنی داشته باشند پذیرش این موضوع هنوز هم یک چالش جدی به شمار میرود. چالشی که شاید به دلیل متقاعد نشدن مخاطبان هرگز قابل حذف از دوران حرفهای ما نباشد؛ اما به نحوی باید راهی برای مدیریت آن و جذب توجه مخاطبان همزمان وقتی که به چند کار مختلف مشغول میشوند وجود داشته باشد! شما چه فکر میکنید؟
در طول سخنرانی احتمالا هیچ مانعی وجود نخواهد داشت که سخنران نتواند از آن عبور کند. صحنه سخنرانی، صحنه عبور از همین موانع کوتاه و بلند است و مدیریت آن اگر صد در صد به خودِ سخنران مربوط نشود حداقل 90 درصد بر عهده او میباشد! به طور کلی تصور همه ما از توجه کردن به یک موضوع، شامل مراحلی کلاسیک است که همه ما با آن آشنایی داریم. مثل نگاه کردن به فرد، حرکات متناوب سر، سوال پرسیدن و یا یادداشتبرداری. اگر این چارچوب به هم بخورد احتمالا فرد گوینده تصور کند که مخاطبش نسبت به او بیتوجه است و شاید این امر را بیاحترامی به خودش تلقی کند! حالتی که ما بارها و بارها در مواجه شدن با چنین افرادی در سخنرانی حس میکنیم.
اگرچه شاید مجبور باشیم با این حس ناخوشایند در هر سخنرانی رو به رو شویم اما نظیر هر ترفند دیگری که برای تسهیل روند سخنرانی و گفتگوها معرفی کردیم، راهکارهایی با عنوان فن جذب توجه مخاطبان وقتی که همزمان به چند کار مختلف مشغولاند وجود دارد که احتمالا برای اولین بار به این شکل در دانشگاه زندگی میخوانید.
معمولا نشستن بدون توجه و هیچ عکسالعملی غیرمعمول به نظر میرسد. خیلی از اوقات برخی از کارهای جانبی مثل یادداشتبرداری به صورت همزمان کمک میکند تا ذهن به سمت و سوی دیگری پرواز نکند و فرد روی موضوع متمرکز بماند. برخی دیگر به جای خط خطی کردن کاغذ از ابزارهای دیجیتال استفاده میکنند و همین کار را با لپ تاپ و گوشی هوشمند خود انجام میدهند. اما این اقدامات یک مشکل اساسی برای سخنران به دنبال دارد. سخنران نمیداند شما در حال جستجو در اینترنت هستید، مشغول بازی کردن میباشید و یا در حال چت کردن و گفتگو با دوستان خود زمان را سپری میکنید! در نتیجه همین گوشی موبایل یا لپ تاپ تبدیل به عوامل حواس پرتی محیطی در سخنرانی میشوند که باید آنها را محدود کنید!
این که برخی از رفتارها مصداق بیاحترامی و توهین باشند یا نه، کاملا به دیدگاه بیننده بستگی دارد. اگر این رفتار بیاحترامی تلقی شود برای شما به عنوان سخنران توهین محسوب شده؛ نه برای شخص مخاطب. از آن جایی که مخاطبان ما در اکثر موارد افرادی بالغ هستند میدانند که رفتارهایشان نباید باعث حواسپرتی مخاطبان در سخنرانی شود.
در این موارد لازم نیست خیلی حساسیت به خرج دهید؛ اما اگر فکر میکنید امری وجود دارد که با پرداختن به آنها توجه مخاطبان به سمت شما برمیگردد حتما از آن استقبال کنید! مثلا:
خیلی راحت میتوان در ابتدای سخنرانی با یک توافق دوجانبه با مخاطبان شروع کرد:
میدانم که همه شما برای جستجوی بهتر و رسیدن به بسیاری از سوالات خود از لپ تاپ یا گوشی موبایل ممکن است استفاده کنید. اما به شما قول میدهم که میتوانم پاسخ عمده سوالاتتان را بدهم و سخنرانی طوری باشد که ترجیح دهید فقط به صحنه نگاه کنید؛ نه گوشی موبایل خود! بنابراین زمانی که مشغول کار با وسایل شخصی خود هستید به یاد آورید که من دوست دارم فقط به صحنه سخنرانی و من توجه کنید.
مسیر زندگی را با ما دنبال کنید
دانشگاه زندگی راهنمای شماست
رعایت کردن آداب معاشرت موضوعی است که همه افراد مخصوصاً زنان باید به آن توجه کنند و در زندگی روزمره به کار بگیرند. در ادامه 8 قانون آداب معاشرت را نوشتهایم، بنابراین همراه ما باشید.
حتی اگر روز بسیار سختی را سپری کنید، باید این را در ذهن داشته باشید که بسیاری از افراد شاید متوجه این موضوع نباشند، پس هرگز نباید با اخلاق بد و زننده، باعث رنجش آنها شوید. سعی کنید روی صورتتان لبخند داشته باشید و روزتان را با مثبتگرایی پیش ببرید. همین موضوع درباره افراد دیگری که روزانه با آنها در تعامل هستید، صدق میکند. زیرا ممکن است آنها روز سختی داشته باشند و بخاطر نیروی مثبت شما، روحیه و انگیزه خوبی بگیرند.
میتوانید گاهی اوقات برای تشکر از فردی دیگر (مثلاً مادرتان) نوشتههایی تشکرآمیز تهیه کنید و آن را جایی قرار بدهید که آن فرد مشاهده کند. این تشکر میتواند بخاطر کمکی که به شما کردهاند باشد یا هر موضوعی که فکر میکنید لازم است بخاطرش تشکر کنید. این یکی از قوانین آداب معاشرت است.
این مورد در همه جنبههای زندگی شما تاثیرگذار است. این مهربانی را میتوان در بخشهای مختلف زندگی به کار گرفت. مهمترین نکته این است که با دیگران طوری رفتار کنیم که دوست داریم با خودمان رفتار شود. نمیتوان کسی را یافت که از مهربان و بخشنده بودن خودش، ناراحت یا پشیمان باشد.
این قانون را باید بدون هیچ حرف و حدیثی پذیرفت اما معمولاً همه ما آن را فراموش میکنیم. اینکه با افرادی باشید که همواره در گوشی خود هستند، بازی میکنند یا وقتشان را در شبکههای اجتماعی میگذارنند، بسیار ناخوشایند است. سعی کنید هنگامی که با دوستان، خانواده یا افراد دیگر همراه میشوید، گوشی را کنار گذاشته و با آنها صحبت کنید. حتماً در حضور والدین یا افراد مسنتر، به این نکته توجه کنید که نسل گذشته نسبت به این موضوع حساستر است و آن را نوعی بیاحترامی تلقی میکند. پس در این موارد، گوشی خود را پنهان کنید!
حتماً لازم نیست که از روشهای نامناسب برای اینکه به دیگران بفهمانید سربهسر شما نگذارند، استفاده کنید. در برابر هماتاقی، همکار یا هر فرد دیگری که حس میکنید با شما رقابت دارد، ادب و نزاکت را رعایت کنید. میتوانید به راحتی و با حفظ احترام به طرف مقابل بگویید که چه حسی درباره او و رفتارهایش دارید. در این رابطه بهتر است به یک سخن جالب از وینستون چرچیل اشاره کنییم. او گفته است:
«نزاکت، توانایی این است که به شخصی بگویید برود به جهنم! اما به شکلی که آن شخص واقعاً به چنین سفری فکر کند.»
این سوال یکی از مهمترین سوالات جامعه امروزی است. در دنیای امروز، شبکههای اجتماعی به بخشی مهم از زندگی انسانها تبدیل شدهاند و باید آداب و مقرراتی را برای استفاده از آن در نظر گرفت. همیشه از خود بپرسید که آیا انتشار یک پست و محتوای آن برای شما مفید است یا در نهایت به ضررتان خواهد بود. اگر دوست ندارید یکی از اعضای خانواده پست شما را ببیند، به این موضوع توجه داشته باشید و پست را منتشر نکنید. علاوه بر این، همیشه سعی کنید که حریم شخصی را به روز نگه دارید و مواظب اطلاعاتی که در این فضا به اشتراک میگذارید، باشید.
اگر مسیر زندگی خود را گم کرده اید کلیک کنید
برای خواندن مطالب بیشتر کلیک کنید
در زندگی و گفتگوهای روزمره ما عبارت “نمیدانم” یکی از پراستفادهترین ابزارها برای اذعان و گاه انکار است؛ اما حکم استفاده از این عبارت نظیر استفاده از نمک است! اگر فقط کمی بیشتر از حد مشخص شده از نمک استفاده کنیم چه تاثیری روی مزه نهایی غذا دارد؟!
اگرچه خیلی از افراد توصیه میکنند که از این عبارت بیش از تایید و تکذیب استفاده کنید اما حقیقت این است که “نمیدانم” به منزله روشن کردن چراغ دروغ است. البته که این جمله به معنی اثبات یا انکار چیزی نیست اما میتواند مانع از آشکار شدن حقیقت شود و بنابراین اولین احساسی که به طرف مقابل القا میشود گناهکار بودن یا دروغگویی شما است!
“نمیدانم” پرکاربردترین جملهای است که معمولا زمان دستپاچگی ممکن است به کار ببریم. با این حال دلایلی وجود دارد که نشان میدهد استفاده از این جمله در روابط اجتماعی و گفتگوهای روزمره ما چه قدر میتواند خطرناک باشد! دلایلی که در ادامه همین مطلب میخوانید.
انگیزهای که پشت انکار ما به واسطه جمله “نمیدانم” قرار دارد میتواند به خاطر محبت افراد، دشمنی، حرص و طمع، گمراه کردن ما و یا دروغگویی و کتمان باشد. بنابراین برخی از دلایلی که توصیه میکنیم از این عبارت تکراری همیشه استفاده نکنید عبارتند از:
شناخت دروغگوها با استفاده از فن بیان کار چندان سادهای نیست؛ اما چه طور باید بفهمیم کسی در حال دروغ گفتن به ما است؟ دروغگوها نشانه خاصی در ظاهر یا رفتارهای خود دارند؟ روانشناسان ثابت کرده اند که در شیوه صحبت کردن، زبان بدن و به طور کلی فن بیان دروغگوها نشانه هایی وجود دارد که با استفاده از آن پلیس FBI به کشف حقیقت میپردازد. حتی ما هم میتوانیم با یک سری از جملات کلیدی این موضوع را کشف کنیم؛ چون اعتراف و اذعان کردن به اطلاعات در موضوعات غیرقانونی و ناخوشایند بر حسب شرایط معمولا ما را در شرایط ریسک و خطر قرار میدهد. مثل استفاده از جمله “نمیدانم!”.
بنابراین “نمیدانم” شرایطی شبیه به استتار را فراهم میکند و تصور میکنید خودتان را با این ترفند از بار مسئولیت نجات دادهاید!
ممکن است اسرار زیادی با شما به اشتراک گذاشته و به شما اطمینان شده باشد. در مواقعی که کسی درباره این اسرار یا حرفهای مشترک شما با دیگران سوالی بپرسد و شما نخواهید حقیقت را بگویید، احتمالا ناشیانهترین جملهای که میتوانید به کار ببرید “نمیدانم” باشد. این جمله در چنین مواقعی در حکم حرفی دوپهلو میباشد که تفاوتی با دروغگویی ندارد.
تصور کنید دوست یا نامزدتان از شما سوالی بپرسد که برای جواب دادن به آن لازم باشد جوانب مختلفی در نظر بگیرید. در چنین شرایطی سادهترین عبارتی که در گفتگوهای روزمره شما را نجات میدهد عبارت “نمیدانم” است. این در حالی است که این جمله و جملات مشابه نه تنها به حفاظت شما در برابر اتهام و مجازات دیگران کمک نمیکند بلکه ممکن است حیات روابط شما را در معرض خطر قرار دهد. از این رو توصیه میشود حداقل اطلاعات خود را با صداقت به اشتراک بگذارید.
شاید اولین دلیلی که از این جمله استفاده میکنیم رها شدن از مخمصه باشد. مثلا تصور میکنیم هر جمله دیگری که بگوییم ممکن است با سوالات بعدی همراه باشد اما به محض این که بگوییم “نمیدانم” احتمالا همه چیز تمام میشود و ادامهدار نمیشود. اما آیا واقعا این دیدگاه در هر موقعیتی کمککننده است؟
اگر می خواهید با ما بیشتر آشنا شوید کلیک کنید
دانشگاه زندگی با شماست
کنترل و مدیریت صحیح زمان اگرچه تعریفی کلیشهای و تکراری شده است اما وقتی که با مفهوم بهرهوری همراه باشد همه چیز فرق میکند. بهرهوری همان میزان کارایی فرد در زندگی است که باعث میشود یک کار به صورت کامل انجام شود. اگرچه که بسیاری تصور میکنند هر چه قدر کار بیشتری در ساعات شبانه روز انجام داده باشند بهتر از زمان خود استفاده کردهاند اما مدیریت زمان در زندگی زمانی تحقق مییابد که کار مولد با حفظ سرعت پایدار و تعادل انجام باشد؛ نه حداکثر سرعت برای انجام کارهای بیشتر!
اگر قرار باشد خیلی کتابی و اصولی مفهوم زمان را بررسی کنیم مدیریت زمان در واقع فرآیند برنامهریزی و اعمال کنترل آگاهانه در زمان صرف شده برای فعالیتهای خاص به ویژه در جهت افزایش اثربخشی، کارایی یا بهره وری است. تحقیقات صورت گرفته در آمریکا نشان داده که تنها 37 درصد از کسب وکارهای استارتاپی از استراتژیهای مدیریت زمانی استفاده میکنند و شاید به همین دلیل باشد که اغلب کسب وکارهای نوپا ممکن است به نتیجه نرسند!
این که چه طور این استراتژیها را در کسب وکار و زندگی روزمره خود پیاده کنیم همان مطلبی است که امروز در دانشگاه زندگی به صورت کامل بدان میپردازیم.
همین که میگویند وقت کم است یا زمان محدودی دارید احتمالا 80 درصد از ما به یاد سخنرانی میافتیم که نیاز به مدیریت گفتگو و صحبت کردن در جلسات بر اساس زمان تعیین شده دارد و هر چه زودتر باید مطالبش را جمعبندی کند! گاهی هم ممکن است به یاد کارمندی بیفتیم که برای انجام یک پروژه دشوار زمان محدودی دارد. در برخی از موارد هم ممکن است به یاد اقساط بانکی باشیم که برای پرداخت آنها زمان خیلی خیلی محدودتری داریم!
اما هدف ما امروز بررسی استراتژیهای مدیریت زمان در زندگی خصوصا در موقعیتهای شغلی و کسب وکار است.
دوایت آیزنهاور که دو دوره پیاپی بین سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ رئیسجمهور ایالات متحده بود موفق شد طی دوران ریاست جمهوری خود کارهای بزرگی از قبیل توسعه سیستم بزرگراه بین ایالتی، تأسیس اینترنت، تأسیس سازمان اکتشافات فضایی (ناسا) و استفاده صلحآمیز از انرژیهای جایگزین (انرژی اتمی) را به انجام برساند.
استراتژی آیزنهاور برای مدیریت زمان کاملا روشن است. با استفاده از ماتریس تصمیمگیری او میتوان فعالیتها و کارها را بر اساس چهار احتمال از یکدیگر تفکیک کرد:
این ماتریس که بر اساس اولویتهای شما تغییر پیدا میکند را به عنوان کلیدی موفقیت آیزنهاور در مدیریت زمان در زندگی میشناسند؛ چون باعث شده اقدامات درخشانی در مدت کوتاهی صورت گیرد که مسبب پیشرفت ایالات متحده شده است.
این استراتژی از سرمایهدار معروف، وارن بافت نقل شده است. وقتی که بافت درباره اولویت کارهای هر روزش از مدیر برنامههایش سوال میپرسیده، برنامهها را طی سه مرحله و به این شکل چینش میکرده است:
مسیر زندگی خود را پیداکنید
دانشگاه زندگی را کلیک کنید